Designer: Theam.TK
|
|
ادامه مطلب آموخته های کورش بزرگ کورش بزرگ در نوشته های خود علل سقوط سلطنت مادها را به صورت زیر بیان می کند: ... من در همدان متوجه شده بودم که سلاطین ماد نسبت به وسایل ارتباطات بی اعتنا هستند و بعد از این که بر کشوری وسیع سلطنت کردم دریافتم که باید در کشور من جاده های عریض وجود داشته باشد که قسمت های مختلف کشور را به هم مربوط کند و گرنه من از عهده اداره کردن مملکت وسیع خود بر نخواهم آمد، این بود که مبادرت به احداث جاده های عریض و ارابه رو کردم و به وسیله جاده، «یونی»{یونان} را به بلخ و «آتورپاتکان» را به پازارگادس متصل نمودم. من متوجه شدم که برای مربوط کردن قسمت های وسیع کشورم به یکدیگر فقط ساختن جاده های عریض و ارابه رو کافی نیست، بلکه در آن راه ها باید امنیت وجود داشته باشد و گرنه ارتباط بین قسمت های مختلف کشور من قطع می شود و به همین جهت در تمام راه ها سربازانی برای حفظ امنیت گماشتم و برای سکونت آنهاو استراحت مسافرین ، کاروانسرا ساختم و حدود مسئولیت هر صاحب منصب را در راه هاتعیین کردم به طوری که هیچ نقطه از جاده ها بدون مسئول نباشد و هر صاحب منصب بداند که از کجا تا به کجا مسئول حفظ امنیت جاده ها است و هر صاحب منصب می داند اگر در منطقه مسئولیت او راهزنان مبادرت به دستبرد نمایند او به سختی مجازات خواهد شد زیرا راهزن مبادرت به سرقت نمی کند مگر وقتی راهدار را غافل ببیند. من در همدان فهمیدم یکی از علل بزرگ عدم رضایت آنهایی که تحت سلطنت مادها به سر می بردند این است که سلاطین ماد دین خود را بر اقوامی که تحت سلطه آنها به سر می بردند تحمیل می کردند و عقیده داشتند هر کس در حیطه سلطنت ماد زندگی می کند باید متدین به دین پادشاه ماد باشد. من متوجه شده بودم که این موضوع دایم اقوامی راکه تحت سلطه پادشاهان ماد زندگی می نمایند ناراضی کرده و آنها آماده هستند که از هر فرصت برای طغیان استفاده نمایند و خود را از تحت تسلط پادشاهان ماد آزاد کنند. من بعد از اینکه به سلطنت رسیدم متوجه شدم که در ادیان گوناگون مبدا یکی است و تمام اقوام دنیا یک چیز را می پرستند و فقط الفاظ و وسایل رسیدن به مبدا بین آنها فرق می کند. من چون فهمیدم که در تمام ادیان مبدا یکی است ، متوجه شدم که مخالفت کردن با دین اقوامی که دین آنها غیر از دین من است لجاجت می باشد و دور از صلاح سلطنت است. من متوجه شدم که اگر اقوام را آزاد بگذارم که دین خود را بپرستند و همان طور که به دین خود احترام می گذارم به دین آنها احترام بگذارم یکی از علل بزرگ عدم رضایت ها و شورش ها از بین خواهد رفت. بعضی از موبدان دین من ، روش مرا نمی پسندیدند و مرا مورد نکوهش قرار می دادند که چرا به ادیان اقوام دیگر احترام می گذارم ولی من چون می دانستم عملم مقرون به صلاح است به ایراد آنها اعتنا نکردم و به آنها گفتم صلاح سلطنت غیر از صلاح موبدان است و نتیجه عمل نشان داد که من درست فهمیده بودم، زیرا از روی که من اقوام را آزاد گذاشتم که دین خود را بپرستند و به آنها ثابت کردم که به دینشان احترام می گذارم، هرگز در کشور وسیع من اتفاق نیفتاد که شورش و طغیانی بروز کند که ناشی از دیانت باشد و اکنون در کشور من که یک سر آن سند(یعنی هندوستان) و یک سر دیگرش «یونی» می باشد، پانزده نوع دین وجود دارد و هر گروه از مردم ، یک دین را می پرستند و من همه آنها را به یک چشم نگاه می کنم و برای هیچ یک از آنها از لحاظ مذهبی ، قایل به رجحان نیستم. ادامه دارد.... این قسمت از گفته کورش بزرگ برای من خیلی جالب بود شما را نمی دانم ولی من این کار کورش بزرگ را خیلی می پسندم به نظر من همه در انتخاب دین باید آزاد باشند . و نباید دین خود را برای کسی یا قومی تحمیل کنیم اگر در پرستش خدا که تمام ادیان راهشان فقط یکی است که آن هم خدا است آزاد بگذاریم مطمئنا آن شخص دین را به بهترین نحو ادا خواهد کرد تا بخواهیم به زور به آن شخص دین را تحمیل کنیم . ممکن است دین را به زور قبول کند ولی تمام عبادتش از روی اجبار خواهد بود.و نه تنها آن را اجبار می داند بلکه روز به روز از آن دین دور خواهد شد. ادامه سخن و آموخته کورش بزرگ در قسمت بعد خواهم گذاشت کلمات کلیدی: کورش بزرگ
خرد جمعی |
|