نوشته و آموخته های کورش بزرگ (قسمت اول)

کورش بزرگ در نوشته های خود علل سقوط سلطنت مادها را به صورت زیر بیان می کند:

«سلاطین ماد به وقایعی که در خارج از حدود کاخ آنها اتفاق می افتاد توجه نداشتند و از وضع دنیا بدون اطلاع بودند و فکرشان این بود که دائم به آنها خوش بگذرد و روز و شب را با دختران و پسران زیبا بگذرانند. آنها می گفتند هیچ گل ، قشنگ تر ا ز دختران و پسران زیبا نیست و در کاخ های خود جوانان را با البسه رنگارنگ و گرانبها ملبس می کردند و از بامداد تا شام به تماشای آنها مشغول می شدند. در کاخ های سلاطین ماد تشریفات آن قدر مفصل و طولانی بود که کارهای سلطنت و حکومت را مفلوج می کرد وحتی آب نوشیدن سلاطین ماد تشریفات مخصوص داشت و آن تشریفات سبب می شد که کسی نمی توانست به پادشاه نزدیک شود و او را از وضع کشور آگاه نماید و آنهایی که عهده دار اداره امور کشور بودند می دانستند که پادشاه هرگز از بی تربیتی ها و استفاده های نامشروع آنها آگاه نخواهد شد و آنچه من در اکباتان (همدان) دیدم برای من مایه عبرت گردید تا از آنچه سبب انقراض سلطنت پادشاه ماد گردید احتراز نمایم».

خداوند مهربان

خداوندا تویی بخشنده ترین بخشنده ها

شاید نتوانم آن چیزی را که به آن اعتقاد دارم رابه خوبی بیان کنم. حرف امروز من در مورد خداوندی است که مهربانترین و بخشنده ترین بخشنده هاست. خدایی که امروزه بعضی ها او را به فراموشی سپردند و به توانایی ها و قدرت های او ایمان ندارند. شاید بگویید این حرف درست نیست ولی اگر با دقت نگاه کنیم می بینیم در تنگناها و مشکلات در درجه اول به چه کسانی روی می آوریم ما به خدا می گوییم خدایا کمکم کن! ولی دست یاری به سوی بنده اش دراز می کنیم و به بنده اش تعظیم می کنیم. آیا این طور نیست؟

سلام

شاید این وبلاگ برای کسانی که گذشته های خود را فراموش کردند خیلی خسته کننده باشد ولی هدف من از این وبلاگ این است که ایرانیان فراموش شده را به یاد هموطنانم بیاورم . ما انسان ها باید بدانیم که از کجا آمدیم . باید  گذشته های خود را بشناسیم . باید قدر قدرت هایی که داشتیم و داریم رابدانیم . چرا باید کشورهای دیگران برای میراث و گذشته ما اهمیت بدهند ولی ما ایرانیان از آن غافل باشیم.

به خاطر همین می خواهم  با ساختن این وبلاگ گذشته خود را برگردانم.

من در این قسمت و قسمت های بعدی سخن های پادشاهان را در جنگ ها و نصیحت هایشان را می گذارم که از نظر من  واقعا جالب است. نصیحت هایی که نه تنها برای گذشته گفتند بلکه برای امروزه هم کارساز است. ولی نظر شما خوانندگان ، نقد و انتقاد هر چه باشد را می پذیرم و حاضر به شنیدن سخنانتان هستم

به امید موفقیت

مونا عزیزی

سلطنت کوروش بزرگ ( 599-539 ق. م (

هرودوت و کتزیاس، افسانه های عجیبی درباره تولد و تربیت کوروش روایت کرده اند. اما آنچه از لحاظ تاریخی قابل قبول است این است که کوروش پسر حکمران انشان، کمبوجیه اول و مادر او ماندانا دختر آستیاگ پادشاه ماد می باشد. هنگامی که کمبوجیه با ماندانا ازدواج کرد، شبی آستیاگ در خواب می بیند که در شکم دخترش درخت تاکی روییده است. ....

وصیت نامه داریوش